توضیحات کامل :

پاورپوینت بررسی استبداد دینی در 29 اسلاید بسیار زیبا و قابل ویرایش آماده ارائه با اسلایدشو با فرمت pptx و رعایت تمامی استانداردهای زبان فارسی

 

 

فهرست مطالب

مقدمه

معنای استبداد دینی

ارتباط استبداد دینی با استبداد سیاسی

علاج استبداد دینی

دیدگاه کواکبی در رابطه با استبداد دینی

 

بخشی از متن

مقدمه

استبداد واژه‌ا‌ی عربی و مصدر باب استفعال، که معادل انگلیسی آن tiranny، autocracy و dictatorship می‌باشد و در لغت به معنی به خودی خود به کاری قیام کردن، خودکامگی و خودرایی است و یا به این معنی که در کاری که شایسته‌ی مشورت است بر رای خویش اکتفا نماید.

اما کلمه‌ی استبداد اگر به‌طور مطلق ذکر شود، منظور از آن استبداد فرمانروایان می‌باشد، چرا که فرمانروای مستبد قوی‌ترین عامل است که انسان‌ها را بدبخت‌ترین جانداران قرار داده‌است و در مواردی به‌طور مجاز فرمانروایی روسای بعضی مذاهب یا بعضی طوایف یا اصناف را به استبداد متصف می‌نمایند، و همچنین نوع حکومتی را که در آن پادشاه و فرمانروایان مقید به قانون نباشند و به میل و اراده‌ی خود عمل نمایند، استبداد گفته می‌شود.

در اصطلاح سیاسیون: مراد از استبداد، تصرف کردن یک نفر یا جمعی است در حقوق ملتی بدون ترس بازخواست.

بی‌گمان تعریف از استبداد مانند دیگر مفاهیم سیاسی و اجتماعی آسان نیست، و اگر بخواهیم تعریف کوتاه و رسایی از استبداد به دست دهیم، می‌توان گفت: تمرکز همه‌ی قدرت و همه‌ی تصمیم‌گیری‌ها و در همه‌ی زمینه‌ها در دست یک نفر.

معنای استبداد دینی

استبداد دینى عبارت از ارادات خودسرانه است که منسلکین در ذى سیاست روحانیه، به‌عنوان دیانت اظهار و ملت جهول را به‌وسیله‌ی فرط جهالت و عدم خبرت به مقتضیات کیش و آیین خود، به اطاعتش وامى‌دارند؛ و این اطاعت و پیروى چون غیرمستند به حکم الهى - عز اسمه - است، لهذا از مراتب شرک است.

در تاریخ معاصر، "عبدالرحمن کواکبی" نخستین کسی است که اصطلاح استبداد دینی را در کتاب طبایع‌الاستبداد در سال 1319-1318 قمری به‌کار گرفت، اصطلاحی که حدود ده سال بعد از آن میرزای نائینی در کتاب تنبیه‌الامه و تنزیه‌المله به‌کار می‌برد.

علامه نائینی در جامعه‌ی ما در میان فقیهان معاصر شیعه نیز اولین فردی است که از واژه‌ی استبداد دینی سخن به میان آورده و چاره‌اندیشی کرده است. وی این پدیده را از بدعت‌گذاری‌های معاویه می‌شمارد و رهایی از آن‌را به واسطه‌ی رسوخش در قلوب و از لوازم دیانت محسوب شدنش، دشوار می‌داند، و دشواری رهایی از استبداد سیاسی را ناشی از توام بودن آن با استبداد دینی می‌داند.

به نظر او شعبه‌ی استبداد دینی، دو اصل آزادی و مساوات را که عین اسلام و عین سعادت امت‌اند، زشت جلوه داد و آزادی مظلوم و غضب شده را نه تنها موهوم، بلکه آن‌را بدعت و باعث بی‌بندباری فاسقان و ملحدان در ارتکاب بدعت‌ها و منکرات و بی‌حجابی زنان معرفی کرد.

نائینی اتکا به استبداد دینی را از مصادیق روشن شرک به خدا و ظلم به نفس و محروم داشتن خود از اعظم مواهب الهیه که آزادی خدادادی است، می‌داند و آزادسازی مردم از دست غاصبین را از اهم مقاصد انبیاء و اولیاء می‌داند.

استبداد دینی برای استبداد سیاسی پشتیبان نیرومندی است، تا استبداد دینی ریشه‌کن نشود استبداد زمام‌داران قابل علاج نیست، تا کاخ این استبداد ویران نشود رهایی از دام استبداد سیاسی ممکن نیست. اعانت... چه به مساعدت و همدستی با فراعنه و ظالمین باشد و یا به سکوت و ترک نصرت و خذلان حق، مذموم است و در صورت آگاهی مردم هر دو رشته‌ی استبداد دینی بی‌اثر خواهد بود، چه به صورت پشتیبانی و چه به صورت سکوت.

از دیدگاه میرزای نائینی مشکل دنیای اسلام سلطنت استبداد است، منتها این استبداد مشروعیت خود را از دین می‌گرفت چرا که برخی علما ناآگاهانه از استبداد دفاع دینی می‌کنند و لذا وی آنها را تحت عنوان استبداد دینی متذکر می‌شود. بنابراین اول باید تفسیرهای غلط از دین را زدود تا جامعه‌ی اسلامی به چشمه‌ی زلال اسلام اصیل دسترسی بیابد.

اصطلاح استبداد دینی نمایش‌گر این معنی نیست که یکی از اقسام استبداد، استبداد دینی می‌باشد که دین شالوده و اساس تئوریک آن‌را ریخته و طبقه‌ای خاص مامور عینیت بخشیدن به آن هستند. بلکه اساسا دین ضد استبداد است و اجتماع دین به معنای راستین و خالص آن با استبداد محال است، بنابراین منظور از استبداد دینی این است که در تاریخ همواره چهره‌ها و جریان‌هایی وجود داشته‌اند که از دین، از مکتب و تعالیم الهی به نفع یک نظام طاغوتی و مستبد سود می‌جسته‌اند و در پی خالی کردن دین از محتوا و جوهر آن بوده و می‌خواسته‌اند با پوشش دیانت به سیاستی که بلعم باعور‌ها و معاویه‌ها و عمروعاص‌ها و ابوموسی اشعری‌ها نمایندگان آن هستند، مشروعیت و مقبولیت توده‌ای ببخشند.

استبداد دینی زمانی به‌عنوان یک واقعیت اجتماعی مطرح می‌شود که دین‌فروشان و دنیا‌طلبان و زور‌مداران با سوء استفاده از مذهب و وارونه جلوه دادن مفاهیم مکتبی و با دست زدن به تفسیرها و توصیه‌های غلط در برابر دین راستین دکان باز کنند و دست در دست استبداد سیاسی، ناجوان‌مردانه از مذهب علیه مذهب سود جویند.

و ...